چقد خوبه که تو هستی،
چه خوبه با تو شبگردی...!!!
* عنوان: قسمتی از ترانه "باور کن" گوگوش.
این روزها همش با خودم زمزمه اش می کنم! - ماهی چشمه ی کهنه ، هوای تازه دریایی می خواد! دل من دریاییه، چشمه زندونه برام،
چکه چکه های آب مرثیه خونه برام...
*** نمیدونم چرا این عکسُ انتخاب کردم! اخه هیچ ربطی به هیچ چی نداره! نه به حال و هوای من نه به اون چیزی که نوشتم! صرفا جهت همین طوری گذاشتمش!!!!
**خبر رسید که نام ترانه رو اشتباه نوشتم! بگذارید به پای حواس پرتی های شبانه ام!!!!
*امشب فهمیدم چقدر باید بیشتر قدر تمام لحظه های این شب ها را بدونم! شب هایی که شاید تا چند وقت دیگه فقط خاطره ایی از اون ها توی ذهنم بمونه و هیچ وقت تکرار نشن!
***
ماهی چشمه کهنه هوای تازه دریائی میخواد
پاسخ دادنحذف...
ضمنا ترانه کمکم کنه نه باور کن
پاسخ دادنحذفالبته هر دو ترانه عالین و انتخاب شایسته ای کردین که سپاس
گوگوش گوش نمیکنم !
پاسخ دادنحذفاما پستاتون قصه دار همیشه
به اقای خسروی بزرگوار:
پاسخ دادنحذفهمینی که هست! اصلانشم !
دو ترانه زیباست!
به اقای سهرابی بزرگوار:
پاسخ دادنحذفمنظورتون غصه بود یا قصه؟!
این پست اصلا قصه(غصه) دار نبود!!! البته از نظر خودمم!
غصه
پاسخ دادنحذفاینم از شاهکارای املایی من
:)
نمیدونم شایدم نداره غصه از خودم بوده
با آقاي سهرابي موافقم، چرا اينهمه غصه يا قصه داري؟
پاسخ دادنحذفپيشنهادي كه به آفاي خسروي دادم رو مي خواي به تو هم بدم؟ اينكه همگي خودمون رو از پنجره 409 بندازيم پايين.
نظر خوبيه ها كلاً از همه چي راحت ميشيم
:)
به مینای عزیزم:
پاسخ دادنحذفای بابا! غصه کجا بود! با کلی ذوق نوشتم این پستّ!هاهاها! نه غم داشت نه غصه! البته قصه زیاد داره ها!
ولی خب اگه شما دوست داری حرفی نیست! همه با هم از پنجره 409 میریم پایین، با پای خودمون!هاهاها! ک . خ!
سپاس از حضورت بانو...