بیا
و
ساده عبور کن
از سرزمین سرد لحظه های رخوت و سستی؛
بیا
و
پا بگذار به
دشت گرم اندیشه ها، یادها و خاطره ها؛
همین که می خندی،
همین که
از های و هوی همهمه ی کین ها و بغض ها به دوری،
همین که
وحشت و سیاهی تنگنای زمانه را به دل نمیگیری(!)،
همین که
وصله ی ناهمرنگی در این یکرنگی و همگونی!،
همین که
بیخودانه(!) با دیوانگی ها خوشی!
دلم قرص می ماند که هنوز هم مرد راهیّ
و
هم آواز نیستی با نغمه ی ناخوش آهنگ این روزگار!
" بیا با هم، هم مسیر با باد،
قدم بگذاریم
به کوچه باغ های خلوت ابعاد زندگی"*،
سری زنیم به آشیانه ی سکوت،
بی پروا،
سراغی بگیریم از شبنم نوازش در میان خوشه و خورشید آشنایی،
بیا پیوند دهیم خیالمان را با بوی خوش گیاه خوش باوری!
بنشینیم بر گلیم ساده ی رفاقت،
نفسی کشیم از هوای پاک و لطیف ِ ذوق و احساس!
و جانی تازه کنیم دوباره، به دور از غبار تردید و خمودگی ها!
بیا عبور کنیم از این پل تماشایی!
...
پ.ن:
:: ببین چگونه گذر کرده ام ز هر چه محال!!!
:: گمانم این روزها روحم سرماخورده و به رویازدگی مزمن دچار شده است!!!! " اصلانشم"
* عنوان: قسمتی از زیبا سروده ی استاد بهمنی.
* سهراب:
صدای باد می آید، عبور باید کرد... دریچه های شعور مرا بهم بزنید!
روان کنیدم دنبال بادبادک آن روز، مرا به خلوت ابعاد زندگی ببرید!!!
فع لا فقط حاضر
پاسخحذفخب ناهارو خوردم اومدم نظر بذارم حالا ...
پاسخحذفحقیقت پست قبل بد عادتمون کرد هی که خوندم بیشتر تو ذهنم اومد که نوشته نکنه مال خودتون نباشه ...
اما خب دیدم نه مال خودتون بود
فقط یک سوال ذهنم رو مشغول کرده اونم اینکه اون پنگوئن ها کدومشون مرده کدوم زنه !
به اقای خسروی بزرگوار:
پاسخحذفنوش جان:)
راستش جواب سوالتون رو دقیقا نمیدونم! در حیطه تخصص من نیست! اگر خرس بودند می تونستم کمکتون کنم! ولی خب از اونجایی که پنگوئن ها نوعی پرنده اند شاید بشه درجهان بینی مرغی این موضوع رو بررسی کرد! به نظرم براساس اصول اولیه این جهان بینی پنگوئن سمت راست زنه!هاهاها
سپاس از حضورتون:)
آخی!
پاسخحذفمن عاشق این موجودات با نمک هستم!
فوق العاده اند!
نه خیر!
از اون جایی که پنگوئن ها در حیطه تخصص بنده هستند، باید بگم به نکته خیلی ظریفی اشاره کردید!
پنگوئن سمت چپی زنه! حالا این که چرا این جوریه، موضوع بسیار مفصلی است!
سوال دیگه ای داشتید بنده در خدمتم! :))
هاهاها! خطاب به پری عزیزم:
پاسخحذفاتفاقا میخواستم بگم از شما سوال کنن بانو:)
جدی؟ چه طور؟ ولی ببین اگه خرس بودن اون راستیه زن بودا! هاهاها
ممنون از حضورت :)
فدای تو:)
خانوم آذرنوش شما دیگه چرا؟!
پاسخحذفشما که دیگه تخصصتون خرسه...
خب این خرساتونو مهار کنید دیگه...
نظر منو خوردن...
عجب عکسی...
شعر خودمه:
باید عاشق شد...
عاشق ماند...
باید اندیشه کنان درپس این پنجره عاشق شد و ماند...
عاشقانه دور دنیا را گشت...
باید از تنهایی ، این مفرط بی حد و هدف دوید و رفت...
باید این پنجره را بست و نشست...
راستش من یه عرضی داشتم فقط...
اونم اینکه...
لطف کنین با تلفن همراه یکی از این دو عزیز تماس بگیرید...بعد عذرخواهی کنید(از جانب من...به خاطر اینکه مزاحم شدیم و اینا)...
بعد بگین برف اومده ،جلوتر گل شده ،موئاظب (مواظب غلطه)باشن نخورن زمین ،اونوقت یکیشون به اون یکی هاهاها بخنده...شایدم یَه یَه یَه...
زیبا بود...هم شعر...و عکسم که گفتم...عجب عکسی بود...
موید و سربلند باشید!
:)
پاسخحذفپنگوئن و خرس نداره مهم صورتی بودنش
بیا عبور کنیم از این پل تماشایی!
پاسخحذففوق العاده
فوق العاده
دلم برات خیلی تنگ شده گلم
خرس یا پنگوئن؟! مسئله چیست؟!
پاسخحذفعبور باید کرد تا غم خودمانی نشده...
بیا و عبور کن از این پل تماشایی...
سختی ها و تلخی ها تمام...
خداکنه ...
هاهاهاهها
پاسخحذفخودم فهمیدم چطوری عکسمو بیارم
:)
البته ما که ار شما لاک پشت یادگاری داریم D:
پاسخحذفتازه اش ما هم داریم نزدیک تر به شما می شیم.
تازه میتونی یه بار منو ببری دانشگتون.D:
این خوشحالی به خاطر تموم شدن امتحاناس!!