۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

واسه من همین خیالتم بسه!



آخرین شب زنده داری،

در جدال با بیقراری

برکه های مه گرفته،

بوسه های متواری!

وحشت از تو گذشتن،

حدس با تو برنگشتن!

لابه لای نقطه چین ها،

از تو... تا تو...تو... نوشتن...!





* دلنگران روزهای پایان گرفتن این سرخوشی های با تو بودن...

* زیباست سروده های شایان وردی زاده، سری بزنید!



***

۱۳ نظر:

  1. سرخشی با "با" معنی پیدا نمیکنه با "برای " معنا پیدا میکنه

    پاسخحذف
  2. واقعا زیبا بود...
    تاثیر گذار...

    با جیغ اره موتوری ، رویای جنگل پاره شد

    می خواستم راجع به فلسفه ی ساخته شدن به رنگ ارغوان بنویسم از این شعر...گفتم شما کشفش کردید و خیانت نکنم...

    سوژه ی بهتری پیدا می کنم...

    عکس هم عالی...
    همچون همیشه...
    موید باشید!

    پاسخحذف
  3. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف
  4. خطاب به اقای سهرابی!

    نه! درست نوشتم!

    اخه با " برای" که بی معنی میشه!"با تو بودن" رو که نمیشه بنویسم"برای تو بودن"!!!

    سپاس از حضورتون

    پاسخحذف
  5. نوازش سه تار بهزاد بابایی
    درست سر آهنگ «بغض»
    زمزمه منظومه مسافر سهراب:
    دلم گرفته
    دلم عجیب گرفته است
    ...

    و ناگاه کلیک اسم قاب شب و ورود به این درگاه
    و شعر وردی زاده ...

    با این وصف میشه کامنت گذاشت !؟
    نه

    پاسخحذف
  6. به اقای اسماعیلی گرامی:

    راستشو بخواید من کشفش نکردم!:(

    خوشحال میشم برام توضیح بدین:)

    سپاس از حضورتون

    پاسخحذف
  7. به هزارعزیزم:

    از مشعل و فکر کردن به اون که بهتره!هاهاها

    سپاس بانو از حضورت

    پاسخحذف
  8. به اقای خسروی بزرگوار:

    سپاس از نظر نگذاشتتون.

    پاسخحذف
  9. همون "با" به خاطر "برای" بودنش مهم اگر نه خیلی "با"ها بدون" برای "بی معنی میشه !

    زیاد فلسفی صحبت کردم

    از نظر من اصل بر برایست
    "با" از نظر مستشرقین ومستغربین به همان معنای سقراطیست که فرمود اگه یادش بره که وعده "با" من داره وای وای وای.
    توحه فرمودیید که این با همون ک اگر یادش بره "برای من اون قرار" تبدیل به یک بای بی معنی .
    و ناگهان زنگ کلاس به صدا در اومد
    بچه ها برای جلسه بعد ده بار از روی با و برای بنویسیید و بیارید باشد که فلسفه سقراطیتون قوی شه !
    :D
    :D
    :D
    اخر متن صرفا به خاطر تعویض فض بودشرمنده!
    اگر نه من بازم اصالت رو به برای میدم !

    پاسخحذف
  10. دو دریچه دو نگاه دو پنجره
    دو رفیق دو همنیشن دو حنجره
    .
    .
    .
    با هم از غروب و سایه رد شدیم
    قصه عاشقی رو بلد شدیم
    .
    .
    .
    دوتا اسم دو خاطره دو نقطه چین
    دوتا دور افتاده تنها نشین

    هروقت دیدمت بگو نقطه چین ها رو برات تعریف کنم!!

    پاسخحذف
  11. به سعیده عزیزم:

    دو رفیق!دو هم نشین!

    دو تا اسم و "کلی" خاطره!!!

    ***

    سلام رفیق!

    حتما.

    فدای تو...

    پاسخحذف
  12. سلام
    ممنون از اینکه از ترانه من اینجا استفاده کردید.باعق افتخاره اگر چه من نویسنده وبلاگ را نمیشناسم

    پاسخحذف