۱۳۸۹ دی ۱۷, جمعه

می ترسم! می فهمی؟!

می ترسم از این نسیم بی پروا!

ترس شب تیره و ره دراز و من حیران

فانوس گرفته او به راه من

بر شعله ی بی شکیب فانوسش

وحشت زده می دود نگاه من....

× فروغ



دعایم کنید!


۷ نظر:

  1. به اقای خسروی بزرگوار:

    :) ممنون از شما

    پاسخحذف
  2. عکس نیومد
    خب جلوش باد گر بزارید که دیگه بی پروا نوزه :)
    انشالله درست میشه

    پاسخحذف
  3. خدا مرگم بده ... !!!!
    چت شده؟؟؟
    از چی میترسی؟؟؟
    بذا ببینمت به حرفت میارم
    ; )

    پاسخحذف
  4. به اقای سهرابی گرامی:

    راست می گیدا!

    سپاس از شما

    به مینای عزیزم!

    چرا جو میدی!هاهاها

    خوبم بانو! یه کم این دنیا دوباره بازیش گرفته با من!هاهاها داره سربه سرم میذاره:)

    دعا کن شما:)

    سپاس از تو

    پاسخحذف
  5. من می فهمم...
    خیلی خوب می فهمم...

    "کسی که از شما طلب (درخواست) دعا می کند ، اگر می توانید همان موقع برای او دعا کنید..."
    دقیقا یادم نیست روایت از کدوم یک از ائمه است...

    ولی الآن ، همین الآن از پای کامپیوتر بلند میشم و میرم مخصوص دعاتون می کنم...

    در پناه حق...مویدترین باشید...

    پاسخحذف
  6. به اقای اسماعیلی گرامی:

    بی نهایت ممنونم

    وقتی داشتم می نوشتم " دعایم کنید" چون مطمئن بودم که این کار رو می کنید همون موقع دلم اروم شد!
    کل این پست بهونه بود برای این که امشب بخوام همگی تون برای من و برای همه دعا کنید!

    پاسخحذف